در فصل ششم این کتاب آمده است: سناريونگاری شركت رويال داچ شل، فرصت تفكر دربارهی علايم هشدار آيندههای مختلف را پيدا كرده و به سازمانها و شركتها به كمک سبد سناريوها شرايط متغير محيطي واكنش سريعتری نشان میدهند. در اين زمينه شركت نفتی رويال داچ شل يک مثال معروف است كه توانست واكنش سريعتر و دقيقتری به نوسانهای قيمت نفت در اوايل دههی ۱۹۷۰و ۱۹۸۰ از خود نشان دهد. مديران اين شركت پيش از فرارسيدن بحرانها مجموعهای از سناريوها را كه رويداد بحران نيز جزو آنها بود به دقت بررسی كرده بودند. در دهه ،۱۹۷۰ " پيرواک" رييس گروه برنامهريزی شركت نفتی رويال داچ شل ابعاد جديدی به برنامهريزی بر پايهی سناريوها افزود. وی و همكارانش، از جمله " پيتر شوارتزِ"، در جستوجوی رويدادهايی بودندكه میتوانست در قيمت نفت موثر باشد. در آن دوره چندين رويداد كه به نظر در شرف وقوع بودند، شناسايی شدند. اولين رويداد بدين صورت بود كه ذخاير نفت آمريكا در حال كاهش و نياز آمريكا به نفت رو به افزايش است. در آن زمان كشورهای عرب و مسلمان عضو اوپک كه نسبت به حمايت غرب از اسراييل در جنگ سال ۱۹۷۶ به شدت ناراضی بودند، قـصد داشتند كه به نحوی انتقام گرفته و غرب و اسراييل را تحت فشار قرار دهند. برنامهريزان شركت شل با نگاه به اين واقعيتها دريافتندكه كشورهای عـرب درصدد هـستند كه به زودی قيمت بالايی براي نفت درخواست كنند. تنها موضوع غير مشخص و مبهم اين بود كه چه زمانی آنها دست به اين كار خواهند زد. واک و تيم تحت رهبری وی، دو سناريو، كه شامل دستهی كاملی از داستانهای مربوط به آينده میشد، به همراه جداول قيمتهای احتمالی نفت تهيه كردند. اولين سناريو نمايانگر باور عمومي حاكم بر كاركنان شركت شل بود؛ اينكه قيمت نفت در آينده تغيير چندانی نخواهد كرد. براي تحقق اين سناريو برخي "شگفتیسازها" همچون كشف ذخاير جديد نفت در كشورهاي غيرعرب بايد رخ میدادند. دومين سناريو محتملتر بود؛ اينكه اوپک قيمت نفت را به صـورت ناگهانی افـزايش خواهد داد. اين سـناريوها توسط واک و همكاران به مديران ارشد شركت شل ارايه شد. با وجود اينكه آنها مفهوم اين سناريوها را درک كردند، در رفتار مديريتی خود هيچ تغييری ايجاد نكردند. سپس واک گامی به جلو برداشت و همه پيامدهای احتمالی افزايش چشمگير و ناگهانی قيمـت نفـت را با استفاده از روش برنامهريزی بر پايهی سناريوها برای مديران تشريح كرد. وی هشدار داد كه شايد صنعت نفـت با كاهش شديد رشد مواجه شده و كشورهای عضو اوپک حوزههای نفتی متعلق به شركت شل را تصاحب كنند. آنها نيروهای پـيشران كليدی در دنيای كسبوكار آن زمان را تبيين و تدوين كرده و بدين ترتيب روش برنامهريزی بـر پايهی سناريوها را بيـشتر توسعه دادند. اين روش به مديران ارشد شركت شل برای تفكر درباره تصميمهايی كه میتوانستند در برابر بحران بگيرند. كمک شايانی كرد. در اكتبرسال،۱۹۷۳ بعد از جنگ يومكيپور و شوک نفتي حاصل از آن، در بين همه شركتهای نفتی فقـط شركت شل برای مقابله با بحران و تغيير سريع و متناسب شيوهی مديريتی خود آماده بود. مديريت اين شركت در برابر بحران مذكور واكنش سريعی نشان داد و توانست شركت شل را از رتبهی هفتم در بين شركتهای نفتی (هفت خواهران) به رتبهی دوم از لحاظ اندازه و رتبه اول از لحاظ سوددهی بديل كند. همچنين در سال ۱۹۸۴ كه قيمت هر بشكه نفت ۲۸ دلار بود به غير از برنامهريزان شركت شل، هـيچ يـک از شـركتهـای نفتی تصور نمیكردند كه ممكن است قيمت نفت دچار افت شديد شود. برنامهريزان شـل در يكی از سـناريوهای خود تـصور كردند كه " فرض" قيمت ۲۸ دلار نقض شده و به ۱۵ دلار میرسد. برنامهريزان از مديران ارشد شل خواستند فكر كنند كه در صورت رخداد اين سناريو چه خواهند كرد. جالب است كه مديران نخست مقاومت كردند اما وقتي به آنها گفته شد كه " تـصور كنيد كه قيمتها كاهش مييابد، فكر میكنيد چقدر كاهش مييابد و اين كاهش چقـدر طول میكشد" وارد بازی شدند. برنامهريزان ميخواستند كه مديران درباره نفت بشکهای ۱۵ دلار فكر كنند بيآنكه آنها را متقاعد كنند واقعا چنـين اتفـاقی میافتد يا نه. برنامهريزان با شگرد خاص خود نهايتا يک وضعيت افت ناگهانی و شديد قيمت نفت را توصيف كردند و در مقدمه گفتند:" اگرچه هيچ يک از ما واقعاً نميدانيم كه آيا قيمت نفت رو به كاهش خواهد بود يا نه، اما قبول داريم كه اگر چنـين اتفاقی بيافتد واقعا جدی و خطرناک خواهد بود. بنابراين يكی از وضعيتها در بين امكانهای متعدد فراوان را توصـيف كردهايم." آنها سپس به مديران گفتند: فكر میكنيد دولت چه كارخواهدكرد؟ رقيبان چهكار خواهندكرد؟ خود شما مديران چه كارخواهيدكرد؟ در مورد مثال شركت شل میتوان گفت كه برنامهريزان يک " فرض" باربر را به صورت " قيمت هر بشكه نفـت در عمر مورد انتظار برنامه خيلي كمتر از ۲۸ دلار نخواهد بود" شناسايی كرده بودند. برای مطالعه بیشتر لطفا به فایل کتاب مراجعه کنید.